این چند روز دچار افسردگیِ شدید شدم. عصبی ام، دلتنگم، بی حوصله ام و کلافه . پاییز هَم بی تاثیر نیست . تمامِ حسایِ بدِ دنیا رفته تو وجودَم. دوباره دلتنگش میشم هِی گفته بود بهم تایم بده مثِ قبل میشیم . سه شنبه بود که پایِ قولش نموند و گفت نمیشه . اینستا رو نمیتونم درست کنم. منم عصبی شُدم گفتم به جهنم دیگه رفیقی به اسم مَن نداری فرداش زنگ زد نشُد ج بدم دوباره فرداش زنگ زد. سخت بود اما جواب دادم حرفایِ تکراری جی افش رو میخواد نگه داره ، نمیتونه، میگه اینستا نمیشه، تو خرابش کردی ، میگفت ناراحتم نباش . میگفت انتظار داری اونو ول کنم ؟ تو شیرازی من تهران و گفتم آره ، آخرش ازم تعریف کرد . نقاشی گفت نشونِ مامانی داده گفت فوق العاده با معرفتی همیشه گفتم . گفت واسم ارزش داری ! و من خسته شده بودم از این حرفاش و کاراش میدونستم جی افش تو لیستش نیس . دیروز گفتم حالم بده . ما دیگه هیچوقت با هم خوب نمیشیم مگه نه ؟ گفت شاید روزی بیام ببینمت که وجدانم راحت شه ولی من دارم میرم (اونور آب).
دیروز بود فکر کنم دیدم یه استوری گذاشته که نوشته آرزویِ مَنی و بالاش نوشته pa . . ولی جی افش که اسمش چیز دیگه ای بود! و من فکرم رفت سمتِ اون دختره که باهاش حرف زده بودم تو لیستش باورم نمیشُد که مثلا 3-4 روزه جی اف عوض کرده باشه . جوری که واسه اون همه کار کرده بود. به مَن حتی فحش داده بود. حالا به همین راحتی ؟ هی میگفتم خیلی عوضی خیلی . دُخترباز . هر دفعه برو با یکی دختربازِ عوضی هی میگفتم عوضی عوضی هرزه پس به خاطر اون نمیتونستی منو فالو کُنی ؟حالم به شدت بد بود . تهوع داشتم
از اون روز سردرد بدی گرفتم هر وقت حرفِ رفتن میزنم نمیذاره برم . دیشب گفت بذار وسایلات برسه آروم شُدی حرف میزنیم . گفت احتمالا شنبه میرسه گفتم چه فایده وقتی خودتو ندارم و بلاکم میکنی . - درست میشه قول - کی ؟ - به زودی - اینم مثِ بقیه قولات - آره مَن آدمِ بدی اَم تو راست میگی .
کلا حالم خیلی بهم ریخته . انگار دنیا رو سرم خراب شُده، همه چیمو باختم. حسِ نقاشی ندارم . حسِ هیچی هیچی هیچی ندارم . دلم میخواد بخوابم بخوابم بخوابم 24 ساعت بخوابم نباشم، نفهمم، حس نکنم
درباره این سایت